logo
امروز : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰:۵۵
[ شناسه خبر : ۷۶۸ ] [ مدت زمان تقریبی برای مطالعه : 31 دقیقه ]
به مناسبت شهادت بانوی بزرگوار اسلام؛

حضرت زهرا (س) جلوه ای از نور/مروری بر زندگی سراسر نورانی دخت پیامبر گرامی اسلام

حضرت-زهرا-(س)-جلوه-ای-از-نور-مروری-بر-زندگی-سراسر-نورانی-دخت-پیامبر-گرامی-اسلام

حضرت فاطمه زهرا (س) بزرگ بانوی جهان بشریت است که معرفی ابعاد شخصیتی ایشان می تواند موجب آشنایی نسل های جامعه با این شخصیت جهانی و نورانی شود.

به گزارش موج رسا; درباره شخصیت والای بانوی دو عالم، حضرت صدّیقه کبری، فاطمه زهرا (س) کتابها و رساله‌های فراوان نگارش یافته است که کثرت آنها نشانگر عشق بی‌حدّ و حساسیّت دوستداران اهل‌بیت (ع) به یگانه دخت گرامی رسول اکرم (ص) است.

شایان توجّه آنکه محور عمده‌ آنها خصوصیّات تاریخی و اخلاقی آن بزرگوار و ظلمهایی است که منابع فراوانی در جوامع روایی شیعه درباره مقامات و منازل معنوی آن بانو وارد شده و کمتر مورد توجه محقّقان قرار گرفته است  و گویا این کم توجّهی به دلیل صعوبت فهم بعضی از روایات و یا احتمال غلوّ در برخی دیگر بوده است.


*فاطمه‌ی زهرا کیست؟

حضرت فاطمه (س)، زهره‌ی زهرائی است که از نور عظمت الهی خلق شده، و آنچنان آسمان و زمین به نور وجودش روشنایی یافته که ملائکه به سجده افتادند،و درباره عظمت آن نور، از حضرت حق پرسیدند.
فاطمه علیهاالسلام، حوراء إنسیه‌ای است که خداوند پیش از خلقت آدم ابوالبشر علیه‌السلام وی را از نور خویش آفرید، و در زیر ساق عرش خود جای داد، و پیوسته به تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید حضرت حق اشتغال داشت.
فاطمه علیهاالسلام، بزرگ بانویی است که چون خداوند، نور او و پدر و شوهرش و دو فرزندش حسن و حسین علیهم‌السلام را آفرید، ولایتشان را بر ملائکه و سایر مخلوقات عرضه داشت، قبول کنندگانش از مقربین، و منکرینش از کافرین به حساب آمدند.
فاطمه علیهاالسلام، یگانه بانویی است که خود و پدر و شوهرش و حسن و حسین و دیگر فرزندان معصومش علیهم‌السلام، در خلقت نوری، اقدم و اشرف و اعلای بر خلقت نوری دیگران- حتی انبیاء و اوصیای سلف علیهم‌السلام- بوده‌اند، و نور ایشان بر آسمانها و زمین و کوهها و... عرضه شد و همه را فرا گرفت.
فاطمه علیهاالسلام، بانوی برجسته‌ای است که خود پدر و شوهر و حسن و حسینش علیهم‌السلام در پرده سرای عرش الهی، پیش از خلقت آدم علیه‌السلام در مقام «عالین» تسبیح‌گوی بودند، و ملائکه به تسبیح ایشان تسبیح می گفتند.
فاطمه علیهاالسلام، تنها دختری است که پدری چون رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم داشت که اولین ایمان آورنده به پروردگار، و نخستین پیامبری بود که پس از اخذ میثاق نبیین «بلی» گفت: او «اول ما خلق، و سید من خلق» بود و خداوند بهتر از او را خلق ننمود و در شان او فرمود: «لولاک، لما خلقت الافلاک».
فاطمه علیهاالسلام، یگانه دختری است که مادری چون خدیجه کبری علیهاالسلام داشت، که حضرت حق هر روز مکرر به وجودش بر ملائکه مباهات می کرد، و جبرئیل پس از بازگشت رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم از معراج، سلام خدا و خود را به وی رساند، و خداوند از میان زنان عالم چهار تن را اختیار فرمود که بهشت مشتاق آنان است و خدیجه علیهاالسلام یکی از آنها می باشد.
فاطمه علیهاالسلام سیده‌ای است که انعقاد نطفه او از میوه بهشتی است که جبرئیل از جانب پروردگار به رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هدیه نمود.
فاطمه علیهاالسلام محدثه‌ای است که در رحم مادر، با خدیجه سخن می‌گفت، و او را به صبر و شکیبایی در مقابل گفتار ناشایست بدگویان دعوت می‌نمود، و موجبات آرامش خاطر او را فراهم می‌نمود.
فاطمه علیهاالسلام، طاهره و مطهره‌ای است که پاک و پاکیزه (در حالی که زنان بهشتی و حورالعین عهده‌دار وضع حمل مادرش بودند) قدم به عالم هستی نهاد، و زبان به شهادتین گشود، و شوهر و اولاد خود را به وصایت و سیادت خواند، و نور جمالش نه تنها تمام خانه‌های مکه، بلکه شرق و غرب عالم را فرا گرفت، به گونه‌ای که در آسمان نور درخشنده‌ای ظاهر شد که ملائکه مثل آن را ندیده بودند،و بهشتیان و ملکوتیان تولد مبارکش را به یکدیگر بشارت دادند، و بالاخره زنان بهشتی، وی را در حالی که طاهره و مطهره و زکیه و مبارکه بود، با تبریک به قدوم وی و مبارکی نسلش، به دست خدیجه علیهاالسلام دادند، و هر روز و هر ماه رشد و نموش بیش از حد عادی بود.
فاطمه علیهاالسلام، یگانه خانمی است که خداوند اسمی از اسماء خویش را به وی عنایت کرد، و «فاطمه»اش نامید، و از آنجا که دوستانش را یاری خواهد کرد در آسمان «منصوره» نام گرفت، و نیز از آنجا که شیعیان خود را از آتش نجات خواهد داد در زمین «فاطمه» نام گرفت. و بالاخره وی را اسماء و کنیه‌ها و القاب دیگری است که هر کدام به منزلت و کمال ظاهری و باطنی آن بزرگوار اشاره دارد.
فاطمه علیهاالسلام، حوریه‌ای است به صورت انسانی که از عادات و ابتلائات زنانگی پاکیزه بود، و بدین جهت «بتول»، و «طاهره» و «فاطمه» نام گرفت.
فاطمه علیهاالسلام، آنچنان مورد عنایت خاص رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بود که همواره هنگام سفر، آخرین کسی بود که پدر با او وداع می‌نمود، و در بازگشت از سفر نیز، اولین شخصی بود که با او ملاقات می‌کرد، و همواره غمخوار و نگران او بود.
فاطمه علیهاالسلام، در عظمت معنوی به گونه‌ای بود که خداوند او را بر تمامی زنان عالم برگزید، و آنچنان محبوب او واقع شد که گروهی از ملائکه را بر وی گماشت که در حیات و پس از مرگ با او بوده و بر او و پدر و شوهر و پسرانش صلوات و رحمت بفرستند.
فاطمه علیهاالسلام، دارای آن شخصیت والایی بود که جبرئیل علیه‌السلام ولادتش را به رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بشارت داد.
فاطمه علیهاالسلام، حوراء انسیه‌ای است که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هر زمان مشتاق بوی بهشت می شد، او را می‌بویید و می‌فرمود: «هرگاه فاطمه را می‌بوسم، بوی درخت طوبی را از وی استشمام می‌کنم.»
فاطمه علیهاالسلام مظهر جلال و جمال و «جلوه نور» الهی است که غضب او، غضب پروردگار، و خوشنودی او، رضایت حق می‌باشد، که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمود: «نور او از نور ماست»، و نیز می‌فرمود: «فاطمه از من است و من از اویم، هر که بر وی صلوات و رحمت فرستد، خداوند او را آمرزیده و در بهشت به من ملحق خواهد کرد.»
فاطمه علیهاالسلام، نور چشم و میوه‌ی دل و پاره‌ی تن رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، که سرور و شادمانی او، موجب خوشحالی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم و ناراحتی و آزار او، آزار و اذیت آن حضرت است که می‌فرمود: «هر کس فاطمه علیهاالسلام را دوست داشته باشد، من او را دوست دارم و هر کس بغض و کینه فاطمه علیهاالسلام را داشته باشد مبغوض من است، و هر که او را در حال حیات من بیازارد، مرا آزرده، و هر کس پس از مرگم او را بیازارد، مثل این است که در حال حیاتم مرا آزرده است.»
فاطمه علیهاالسلام، مادر سبطین- حسن و حسین علیهماالسلام- فاضلترین زنان روی زمین، سیده و سرور زنان بهشت از اولین و آخرین، و عزیزترین شخصیت نزد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم است که می‌فرمود: «فاطمه: روح و قلب من است.»
فاطمه علیهاالسلام، عبد مطیع و بنده صالح پروردگار است که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم درباره‌ی وی فرمود: «خداوند، قلب و جوارح دخترم را از ایمان و یقین پر کرده است.»
فاطمه علیهاالسلام، عالمه‌ای است که خداوند علم به «ما کان و ما هو کائن و ما لم یکن» را تا قیام قیامت به او عطا فرمود، و عارفه‌ای است که به هر چیز آگاه بود، و فاطمه‌ای که به علم از جهل و نادانی جدایش کردند.
فاطمه علیهاالسلام، مودبه‌ای است که در ادب همتا نداشت.
فاطمه علیهاالسلام، عابده‌ای است که ون در محراب عبادت می‌ایستاد، آنچنان نور وجودش برای اهل آسمان جلوه می‌کرد که خداوند به ملائکه‌اش می‌فرمود: «بنده‌ام فاطمه را ببینید که چگونه در پیشگاهم ایستاده و از شدت خوف من، بدنش می‌لرزد و با قلبش به بندگی من روی آورده است.»
فاطمه علیهاالسلام، تاویل «لیلة القدر» در آیه‌ی شریفه (انا انزلناه فی لیله القدر) است که پسرش امام صادق علیه‌السلام او را به آن تفسیر فرمود، و (لیله مبارکه) در آیه‌ی شریفه (انا انزلناه فی لیله مبارکة) می‌باشد که فرزندش موسی بن جعفر علیهاالسلام بدان تفسیر نمود.
فاطمه علیهاالسلام، یگانه همسری است که شوهرش چون علی علیه‌السلام داشت، و اگر او نبود، برای فاطمه در روی زمین همسری وجود نداشت، همان شخصیتی است که در اسلام، اقدم و در حلم، اعظم و در علم، اعلم بود، و خداوند در شب معراج نزد «سدره المنتهی»، پیش از خلقت مادی‌اش میان او و رسولش عقد اخوت بست، و با شهادت و گواهی ملائکه، فاطمه را به عقد وی در آورد، و درخت «طوبی» را مهریه او، و در منزل علی علیه‌السلام قرار داد.
فاطمه علیهاالسلام، بانوی گرانقدری است که نه تنها درخت «طوبی»، بلکه بهشت و جهنم مهریه اوست، که دوستانش را به بهشت، و دشمنانش را به آتش می‌فرستد، و در این عالم نیز چهار نهر «فرات» و «نیل» و «نهروان» و «نهر بلخ» و بلکه زمین، صداق و مهریه اوست، زیرا رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه‌السلام فرمود: «خداوند، فاطمه را به ازدواج تو درآورد، و زمین را مهریه وی قرار داد، هر کس با بغض و کینه تو روی آن راه رود، به حرام بر آن قدم نهاده است.»
فاطمه علیهاالسلام، صدیقه کبرایی است که امتهای گذشته به معرفت و شناسایی او باقی بوده‌اند.
فاطمه علیهاالسلام، در زهد و ایثار و استجابت دعا و کرامت یگانه بود.
فاطمه علیهاالسلام، معصومه‌ای که اگر منصب نبوت و وصایت را نداشت، ولی در مقام عصمت، نه تنها در ردیف انبیای گذشته و بلکه بالاتر، با پدر و شوهر و اولادش، از نظر عصمت یکتا و بی‌همتا بود.
فاطمه علیهاالسلام زکیه‌ای است که خداوند اولاد بلاواسطه او- حتی غیر از حسنین علیهماالسلام را بر آتش جهنم حرام فرمود.
فاطمه علیهاالسلام، معلمه و مودبه‌ای است که تربیت یافتگانی چون فضه خادمه داشت که گفتارش جز با قرآن نبود، (و کارهای خانه را یک روز خود و روز دیگر خادمه‌اش انجام می داد)، و نیز خادمه‌ای مانند «ام ایمن» داشت که نتوانست بعد از وفات فاطمه علیهاالسلام مدینه را ببیند، لذا به مکه رفت و به برکت دعایش خداوند او را با آب بهشت از تشنگی نجات داد و هفت سال نه تشنه شد و نه گرسنه.
فاطمه علیهاالسلام، عارفه‌ای است که کلمات و گفتار توحیدی‌اش نشان می‌دهد که او در مقام شهود تام جای دارد، و حق را عن عیان می ستاید، و کلمات گهربارش نیز تالی تلو کلمات پدر بزرگوار و شوهرش می‌باشد.
فاطمه علیهاالسلام، بانوی برگزیده و عفیفه‌ای است که خود می‌فرمود: «بهترین چیز برای زن این است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را». و نیز می‌فرمود: «هنگامی زن قرب به پروردگار پیدا خواهد کرد که در خانه‌اش پنهان شود.» و حتی وقتی شخص نابینایی وارد خانه او می‌شد خود را پنهان کرده و یا می‌پوشاند و می‌فرمود: «اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم، و بویم را استشمام می‌کند.»
فاطمه علیهاالسلام، خطیبه‌ای است که با خطبه غراء و گفتار آتشینش که فهم آن عقلای عالم را در حیرت فرو برده، حق سبحانه را با شهود تام ستوده، و دوست و دشمن را متوجه حقیقت رسالت، و مقام و منزلت و زحمات رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم نموده، و توجه می‌دهد که مبادا با رفتن ایشان، احکام الهی نادیده گرفته شود و وصایت «انی تارک فیکم الثقلین» فراموش گردد. سپس با پرده برداری از مشکلاتی که عده‌ای پیش آورده و دین و کتاب و عترت را پایمال هواهای خود کردند، تا قیامت به عالم هشدار می دهد.
فاطمه علیهاالسلام، مظلومه‌ای است که بعد از وفات پدر بزرگوارش، آنچنان به او ظلم شد که دمی از گریه نیاسود تا از دنیا رحلت نمود، و حاضر نشد کسی از مرگش با خبر شود، و کفن و دفن خود را به شوهرش علی علیه‌السلام سپرد، و بالاخره شبانه تجهیز و در تاریکی شب به خاک سپرده شد و مزارش تا قیام فرزندش قائم آل محمد - عجل الله تعالی فرجه الشریف- مخفی خواهد ماند، و غم زیارتش بر قلوب عاشقان و مشتاقانش سنگینی می‌کند، و لکه ننگ و روسیاهی و اعتراضی است به پهنای تاریخ بر آزار کنندگانش.
فاطمه علیهاالسلام، محبوبه‌ی با کمال علی علیه‌السلام بود که در فراقش می‌گریست و دنیا بعد از او، در دیدگانش ظلمت سرا شد.
فاطمه علیهاالسلام، خفیه المزاری است که زیارتش زیات رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، و زیارت علی علیه‌السلام زیارت وی به حساب آمده است.
فاطمه علیهاالسلام، منتقمه‌ای است که در قیامت، حق خود را از ظلم کنندگانش ستانده و از قاتلین پسرش، حسین علیه‌السلام دادخواهی خواهد کرد.
فاطمه علیهاالسلام، شفیعه‌ای است که از ذریه و شیعیان و محبین خود، شفاعت خواهد کرد.و بالاخره مقام و منزلت فاطمه علیهاالسلام در بهشت آنچنان است که به وصف در نمی‌آید.

 

*فاطمه زهرا(س)دارای مقام نورانیت

منزلت آن بانوی بزرگوار، در تقدم «خلقت نوری» ایشان بر خلقت سایر موجودات است، و این غیر از «مقام نورانیت» انبیا و اولیا و ایشان است، زیرا مقام نورانیت که همان مقام «ولایت کلیه الهی» و «عالم امر» است، در تمام مراحل خلقت انبیا و اولیا و خلقت تمامی موجودات، از جمله در مرحله خلقت نوری آنها دخالت دارد، بطوری که بدون آن هیچ مظهری نمی‌تواند به تنهایی قوامی داشته باشد، خصوصا در امر معنوی.
لذا اگر انبیا و اولیا مؤید به مقام ولایت نباشند، قادر بر ظهور هیچ گونه امر معنوی و ولایی، مثل معجزه و خرق عادت و کرامت نخواهند بود.

 

*اسامی و کنیه‌ها و القاب فاطمه‌ی زهرا

اسامی و کنیه‌ها و القاب آن حضرت بسیار است، در کتاب مناقب ابن شهرآشوب آمده است: کنیه های آن حضرت عبارتند از: «ام‌الحسن»، «ام‌الحسین»، «ام‌المحسن»، «ام‌الائمة» و «ام‌ابیها».
و اسامی او آن گونه که ابوجعفر قمی ذکر کرده است، عبارتند از: فاطمه، بتول، حصان، حره، سیده، عذرا، زهرا، حوراء، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، مریم کبری و صدیقه کبری. و در آسمان به او نوریه، سماویه و حانیه می‌گویند.

در قسمتی از روایت محمد بن عبدالله از امام صادق از پدران بزرگوارش علیهم‌السلام از رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم در مکالمات پروردگار با وی در شب معراج آمده است:
«یا محمد، انی انا الله لا اله الا انا فاطر السماوات و الارض، و هبت لابنتک اسما من اسمائی، فسمیتها فاطمه و انا فاطر کل شی‌ء...»
- ای محمد، من خدایی هستم که جز من معبودی نیست و خالق آسمانها و زمین هستم،اسمی از اسماء خود را به دخترت عنایت کردم و نام او را فاطمه نهادم، و من فاطر و خالق هر چیزی هستم...

سدیر صیرفی از امام صادق از پدران بزرگوارش علیهم‌السلام نقل می‌کند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:... از جبرئیل پرسیدم:
«و لم سمیت فی السماء «المنصورة»، و فی الارض «فاطمة»؟
- چرا فاطمه در آسمان منصوره، و در زمین فاطمه نام گرفت؟
قال:
- جبرئیل گفت:
سمیت فی الارض فاطمه، لانها فطمت شیعتها من النار، و فطم اعداوها عن حبها، و هی فی السماء «المنصورة»، و ذلک قول الله- عزوجل- (و یومئذ یفرح المومنون بنصر الله، ینصر من یشاء.) یعنی نصر فاطمه لمحبیها.»
- در زمین فاطمه نامیده شد، زیرا شیعیان خود را از آتش جدا کرده و نجات می‌بخشد، و دشمنانش نیز از محبت او جدا گشته‌اند، و در آسمان منصوره است، به دلیل فرموه خداوند- عزوجل- که می‌فرماید: «در آن روز مومنین به یاری حق خوشحال می‌شوند، و خداوند هر که را بخواهد یاری می‌کند.» که منظور، همان یاری کردن فاطمه از دوستانش می‌باشد.

ابان بن تغلب می‌گوید: به امام صادق علیه‌السلام عرض کردم: یابن رسول‌الله، چرا زهرا، زهرا نامیده شده؟ فرمود:
«لانها تزهر لامیر المومنین علیه‌السلام فی النهار ثلاث مرات بالنور...»
- زیرا وی روزی سه بار برای امیرالمومنین علیه‌السلام نور افشانی می‌کرد...

امام رضا به نقل از پدران بزرگوارش علیهم‌السلام فرمود که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:انی سمیت ابنتی فاطمه، لان الله- عزوجل- فطمها و فطم من احبها من النار.»  من بدین سبب دخترم را فاطمه نامیدم که خداوند- عزوجل- او و دوستانش را از آتش جهنم جدا نموده است.

 

*علاقه‌ی متقابل رسول اکرم و فاطمه‌ی زهرا

ابوثعلبه خشنی می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هماره وقتی از سفر بر می‌گشت، اول به خانه فاطمه علیهاالسلام وارد می‌شد.حضرتش وارد خانه‌ی فاطمه شد و او به احترام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برخاست،
«و اعتنقته و قبلت بین عینیه.» و آن حضرت را در آغوش گرفته و میان چشمان مبارکش را بوسید.

عائشه و عکرمه می‌گویند: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هماره وقتی از غزوات باز می‌گشت،
«قبل فاطمه.»  فاطمه را می‌بوسید.

عبدالله بن حسن می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه فاطمه شد، و او تکه نان خشکی از جو خدمتش آورد و حضرتش با آن افطار کرد، سپس فرمود: دخترعزیزم. این اولین نانی است که پدرت پس از سه روز می‌خورد. فاطمه شروع به گریستن کرد،و رسول‌الله یمسح وجهها بیده.» - و رسول خدا دست مبارکش را بر صورت فاطمه کشید و اشکهایش را پاک کرد.

 

*عظمت فاطمه‌ی زهرا نزد پروردگار

ابی‌حمزه می‌گوید: امام باقر علیه‌السلام درباره‌ی آیه‌ی شریفه‌ی
(انها لاحدی الکبر، نذیرا للبشر.)  آن یکی از امور بزرگ است، در حالی که بیم‌دهنده‌ی بشر است.
فرمود:یعنی فاطمه علیهاالسلام.»  منظور از (لإحدی الکبر) فاطمه علیهاالسلام است.

در کتاب خصال آمده است: از جمله وصایایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه‌السلام نمود، این بود:
«یا علی، ان الله- عز و جل- اشرف علی الدنیا، فاختارنی منها علی رجال العالمین، ثم اطلع الثانیه، فاختارک علی رجال العالمین بعدی، ثم اطلع الثالثه، فاختار الائمه من ولدک علی رجال العالمین بعدک، ثم اطلع الرابعة، فاختار فاطمة علی نساء العالمین.» .
- ای علی، حق- عزوجل- نظری به دنیا کرد و از آن میان مرا بر تمامی مردان عالم برگزید، سپس برای بار دوم نظر افکند و تو را بعد از من، بر مردان عالم برگزید، و سپس برای بار سوم نظری بر عالم نمود و بعد از تو، امامانی را که از اولاد تو هستند، بر مردان عالم برگزید، سپس برای بار چهارم بر عالم نظر نمود و فاطمه را بر زنان عالم اختیار نمود.

با توجه به اینکه خداوند سبحان با رحمت عام خود، دنیا و عالم مادی را آفریده و به همه‌ی اشیا محیط می‌باشد و از هیچ یک از آنها جدا نیست، آیا منظور از اشراف و اطلاع خداوند بر دنیا جز این است که بگوییم: حضرت حق، به هیچ وجه عنایت و رحمت خاصی به دنیا ندارد و بدین جهت آن را به فنا و زوال و نیستی مقرون ساخته است، و اگر رحمت و عنایت خاصی داشته باشد تنها به برگزیدگان آن دارد؟!
چنانکه در قسمتی از کلمات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ابوذر- رضوان الله علیه- آمده است:
«یا اباذر، والذی نفس محمد بیده، لو ان الدنیا کانت تعدل عند الله جناح بعوضة او ذباب، ما سقی الکافر منها شربه من ماء. یا اباذر، الدنیا ملعونه، ملعون ما فیها الا ما ابتغی به وجه الله و ما من شی‌ء ابغض الی الله تعالی من الدنیا، خلقها ثم اعرض عنها، فلم ینظر الیها و لا ینظر الیها حتی تقوم الساعة...»
- ای اباذر، سوگند به کسی که جان محمد به دست اوست، اگر دنیا نزد خداوند به اندازه بال پشه یا مگسی ارزش داشت، هرگز کافر را حتی به اندازه جرعه‌ی آبی از آن سیراب نمی‌کرد. ای اباذر، دنیا معلون است، و ملعون است هر چه در آن است، مگر آنچه رضای خدا بدان به دست آید. و هیچ چیزی به اندازه دنیا مورد غضب خداوند متعال نیست، آن را آفرید و سپس از آن اعراض کرد و نظری به آن نینداخت و تا قیام قیامت به آن نظری نمی‌اندازد...
بنابراین، مراد از اشراف و اطلاع حق بر دنیا، همان عنایت خاص اوست، که تنها شامل برگزیدگان می‌شود. و به تعبیری ساده‌تر، بی‌عنایتی است به اصل دنیا و عنایت به جهت خاصی، نه آن که نعوذ بالله مراد از اشراف، اشراف مادی و ظاهری باشد.

 

*علم، معرفت و دیگر کمالات فاطمه‌ی زهرا

در قسمتی از روایت مفضّل بن عمر، از امام صادق علیه‌السلام آمده است: هنگامی که فاطمه علیهاالسلام متولد شد... فرمود:
«اشهد ان لا اله الا الله، و ان ابی رسول‌الله سید الانبیاء، و أن بعلی سید الأوصیاء، و ولدی ساده الاسباط، ثم سلمت علیهن و سمت کل واحدة منهن باسمها.»
- شهادت می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، و پدرم رسول خدا، سید و سرور پیامبران، و شوهرم سرور اوصیا، و پسرانم، سادات و سروران اسباط و نوادگان هستند. سپس بر آنان (خانمهایی که در اطرافش بودند) سلام گفت و هر یک را به نام خواند.

در قسمتی از حدیث عمار آمده است: فاطمه به علی علیهماالسلام عرض کرد:
«ادن لا حدثک بما کان، و بما هو کائن، و بما لم یکن الی یوم القیامة حین تقوم الساعة.»  نزدیک بیا، تا به تو از حوادث گذشته و حال و آینده تا روز قیامت، آن هنگام که قیامت برپا می‌شود، خبر دهم.

امام صادق، از پدر بزرگوار، از جد بزرگوارش علیهم‌السلام از ابن عبّاس نقل کرده است:... ام‌سلمه گفت: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم مرا به ازدواج خود درآورد و تربیت دخترش را به من سپرد و من او را ادب می‌کردم، ولی:
«و کانت والله اداب منی، و اعرف بالأشیاء کلها.» . به خدا سوگند، فاطمه از من مؤدبتر و به همه چیز آشناتر بود.

 

*ازدواج فاطمه‌ی زهرا با علی

حسین بن خالد از امام رضا از پدران گرامی‌اش از علی علیهم‌السلام نقل کرده است که: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: ای علی، گروهی از قریش مرا درباره‌ی ازدواج فاطمه سرزنش کردند و گفتند: ما از او خواستگاری کردیم و ما را رد کردی و به ازدواج علیّ درآورد، من به آنها گفتم: به خدا قسم، من از نزد خود شما را رد نکردم و از جانب خود به ازدواج او درنیاوردم،بلکه خداوند شما را محروم کرد و به ازدواج علی درآورد،فهبط علی جبرئیل فقال: یا محمد، ان الله- جل جلاله- یقول: لو لم اخلق علیا،لما کان لفاطمة ابنتک کفو علی وجه الارض، آدم فمن دونه.»
- جبرئیل بر من نازل شد و گفت: ای محمد، خداوند- جل جلاله- می‌فرماید: اگر علی را خلق نکرده بودم، برای دختر فاطمه همتایی روی زمین از آدم گرفته تا به آخر یافت نمی‌شد.

در قسمتی از حدیث ابوایوب انصاری آمده است که: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیهاالسلام فرمود: ای فاطمه، خداوند- جل ذکره- نظری به زمین انداخت و از اهل آن شوهرت را برگزید، و به من وحی نمود که تو را به ازدواج وی درآوردم،
«أما علمت یا فاطمه، ان لکرامه الله ایاک زوجک أقدمهم سلما، و اعظمهم حلما، و أکثرهم علما.»
- ای فاطمه، مگر نمی‌دانی که از کرامت خدا نسبت به تو، این است که تو را به ازدواج اولین شخص در قبول اسلام و بردبارترین و عالمترین شخصیت درآورد.

ابن‌عباس می‌گوید رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«ان الله- تبارک و تعالی- آخی بینی و بین علی بن ابی‌طالب، و زوجه ابنتی من فوق سبع سماواته، و اشهد علی ذلک مقربی ملائکته. تحقیقاً خداوند- تبارک و تعالی- از بالای آسمانهای هفتگانه‌اش میان من و علی بن ابی‌طالب عقد اخوت بست، و دخترم را به ازدواج وی درآورد، و ملائکه مقربش را بر آن شاهد گرفت...

*فرزندان و تربیت شدگان فاطمه‌ی زهرا

در بخشی از حدیثی که حسن و شاء از امام رضا علیه‌السلام نقل کرده، آمده است: حضرت به زید بن موسی فرمود: ای زید، گفتار بقالهای کوفه تو را مغرور نموده که می‌گویند:
«ان فاطمه احصنت فرجها، فحرم الله ذریتها علی النار.
- فاطمه، خود را از ناروایی حفظ کرد، لذا خداوند فرزندان وی را بر آتش حرام نمود.
بعد حضرت در رد این سخن فرمود:
«والله ما ذلک الا للحسن والحسین و ولد بطنها خاصة.»
به خدا قسم، این جز برای حسن و حسین و اولا بلافصل وی نیست.
لذا امکان ندارد که موسی بن جعفر علیهماالسلام اطاعت پروردگار بکند، و روز روزه بگیرد و شب را با عبادت بسر ببرد، و تو معصیت خدا را بکنی آنگاه روز قیامت هر دو به یک نحو (در حضور پروردگار) حاضر شده و تو در پیشگاه خداوند- عزوجل- عزیرتر از او باشی؟!...

حماد بن عثمان می‌گوید: به حضرت صادق علیه‌السلام عرض کردم: فدایت شوم، فرمایش رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:
«ان فاطمه احصنت فرجها، فحرم الله ذریتها علی النار.»
چه معنایی دارد؟ حضرت فرمود:
«المعتقون من النار هم ولد بطنها: الحسن والحسین و زینب و ام کلثوم.»
- آزاد شدگان از آتش، تنها فرزندان بلا فصل اویند، یعنی: حسن و حسین و زینب و ام کلثوم علیهم‌السلام.

در مناقب ابن شهرآشوب آمده است: امام حسن علیه‌السلام، در حالی که فاطمه علیهاالسلام دوازده ساله بود، متولد شد، و فرزندان ایشان عبارت بودند از حسن و حسین و محسن و زینب و ام کلثوم، و در معارف قتیبی درباره‌ی محسن آمده است:
«ان محسنا فسد من زخم قنفذ العدوی.». خلقت محسن (در شکم مادر)، به واسطه‌ی ضربه‌ی سخت پرت کردن قنفذ عدوی ناتمام ماند.

ابوبصیر می‌گوید: حضرت صادق به نقل از پدران بزرگوارش علیهم‌السلام فرمود که امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود:
«ان اسقاطکم اذا لقوکم یوم القیامه و لم تسموهم، یقول السقط لابیه: الاسمیتنی. و قد سمی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم محسنا قبل ان یولد.»
- فرزندان سقط شده شما که برای آنها نام نگذاشته‌اید در روز قیامت به شما اعتراض می‌کنند و می‌گویند: چرا بر ما نام ننهادید. و رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم محسن را پیش از تولد نامگذاری کرده بودند.

در روایت آمده است که سلمان- رضوان الله علیه- فرمود: فاطمه علیهاالسلام نشسته بود و با آسیابی که در کنارش بود، جو آرد می‌کرد، و این در حالی بود که از دسته‌ی آسیاب خون سرازیر بود و حسین علیه‌السلام هم از گرسنگی ناله می‌کرد. عرض کردم: ای دختر رسول‌الله، با وجود فضه، چرا دستهایت مجروح شده است؟ فرمود:
«اوصانی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم ان تکون الخدمة لها یوما، فکان امس یوم خدمتها...»
- رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به من سفارش نموده که یک روز انجام کار خانه با او باشد (و یک روز از آن من)، و دیروز نوبت او بود...

 

*شهادت فاطمه‌ی زهرا و چگونگی غسل، ناز و مزار ایشان

حماد بن عیسی می‌گوید که امام صادق به نقل از پدر بزرگوارش علیهماالسلام فرمود: جابر بن عبدالله گفت: شنیدم که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم سه روز قبل از رحلتش به علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام فرمود:
«سلام علیک یا ابا الریحانتین، اوصیک بریحانتی من الدنیا، فعن قلیل ینهد رکناک، والله خلیفتی علیک.»
- سلام بر تو ای پدر دو ریحانه (و دو گل خوشبوی من)، تو را سفارش به آن دو می‌کنم، بزودی دو رکن و پایه تو فرو می‌ریزند. و بعد از من خداوند جانشین من است (و اگر من نیستم خداوند هست).
هنگامی که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رحلت نمود، علی علیه‌السلام فرمود: این یکی از دو رکنی بود که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم خبر داده بود. و وقتی که فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت، فرمود: این رکن دومی است که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم خبر داد.

در حدیث وهب بن منبه، از ابن‌عباس منقول است:... حسن و حسین علیهماالسلام خبر (رحلت فاطمه علیهاالسلام) را در مسجد به علی علیه‌السلام دادند،فغشی علیه حتی رش علیه الماء، ثم افاق، فحملهما حتی ادخلهما بیت فاطمه...»
- حضرت بیهوش شد، به وی آب پاشیدند، به هوش آمد. سپس حسن و حسین علیهماالسلام را در بغل گرفت و به خانه فاطمه علیهاالسلام برد...

ابی‌بصیر می‌گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود:
«... و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی عمر لکزها بنعل السیف بامره، فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیداً...»
- علت فوت فاطمه این بود که قنفذ، غلام عمر، به دستور وی با غلاف شمشیر، فاطمه را بزد و در نتیجه فرزندش محسن سقط شد و در اثر آن سخت بیمار شد...

عبدالله بن حسن، از پدر بزرگوارش (امام حسن علیه‌السلام) از جد بزرگوارش نقل می‌کند: فاطمه دختر رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم در حال احتضار، پس از نگاه تندی فرمود:
«السلام علی جبرئیل، السلام علی رسول‌الله، اللهم مع رسولک، اللهم فی رضوانک و جوارک و دارک، دار السلام.»
- سلام بر جبرئیل، سلام بر رسول خدا، خداوندا مرا با پیامبرت قرار ده، خداوندا مرا در رضوان و همسایگی و خانه‌ات که دار السلام و ایمنی مطلق است قرار ده.سپس فرمود: آیا می‌بینید آنچه من می‌بینم؟ عرض شد: چه می‌بیند؟ فرمود:
«هذه مواکب اهل السماوات، و هذا جبرئیل، و هذا رسول‌الله، و یقول: یا بنیه، اقدمی فما امامک خیر لک.»
- این جمعیتهای آسمانها و این جبرئیل و این رسول خدا است که می‌گوید: ای دختر عزیزم، بیا. آنچه در پیش روی تو است، برایت بهتر است.

 

*مقام فاطمه‌ی زهرا در قیامت

ابن‌عباس می‌گوید: از امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام شنیدم که فرمود:روزی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم نزد فاطمه علیهاالسلام رفت و او را محزون و ناراحت یافت، فرمود: دختر عزیزم، چرا ناراحتی؟
عرض کرد: پدر جان، به یاد صحرای محشر و ایستادن مردم در روز قیامت با بدن برهنه در برابر پروردگار افتادم.
فرمود: دختر عزیزم، آن روز روز بزرگی است ولی جبرئیل از جانب خداوند- عزوجل-به من خبر داد: اولین کسی که زمین برای او در روز قیامت شکافته می‌شود، و از قبر بیرون می‌آید من هستم، سپس پدرم ابراهیم، بعد از آن شوهرت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام. آنگاه خداوند جبرئیل را همرا با هفتاد هزار ملک می‌فرستد که هفت گنبد از نور بر مزارت درست کنند، سپس اسرافیل با سه لباس کامل از نور نزد تو آمده و در بالای سرت می‌ایستد و تو را به اسم صدا کرده می‌گوید:
«یا فاطمه بنت محمد! قومی الی محشرک.»
- ای فاطمه دختر محمد، برخیز به سوی محشرت.
و تو در حالی که هیچ گونه ترسی نداری و بدنت پوشیده است برمی‌خیزی، سپس اسرافیل لباسهای کامل را به تو می‌دهد و تو می‌پوشی، و زوقائیل اسبی از نور می‌آورد، که زمام آن از لولو تازه می‌باشد، و بر آن کجاوه‌ای از طلا است. تو برآن اسب سوار می‌شوی و زوقائیل زمام آن را می‌گیرد، در حالی که در پیش رویت هفتاد هزار ملک قرار دارند و در دستهایشان پرچمهای تسبیح است.
تا آنجا که می‌فرماید: سپس منبری از نور برایت نصب می‌کنند که هفت پله دارد، و در فاصله هر پله با پله دیگر ملائکه صف کشیده‌اند، در حالی که در دستهایشان پرچمهای نور است. و حورالعین در جانب راست و چپ منبر صف کشیده‌اند و نزدیکترین زنان به تو، از جانب چپ حضرت حواء و آسیه است. پس چون بالای منبر جای گرفتی، جبرئیل علیه‌السلام می‌آید و به تو می‌گوید:
«یا فاطمه، سلی حاجتک.»
- ای فاطمه، حاجت خود را بخواه.
در آن هنگام تو می‌گویی:
«یا رب، ارنی الحسن والحسین.»
- پروردگارا! حسن و حسین را به من نشان بده.
سپس آن دو به سوی تو می‌آیند، در حالی که از رگهای حسین علیه‌السلام خون می‌ریزد، و او می‌گوید:
«یا رب، خذلی الیوم حقی ممن ظلمنی...» [353] .
- پروردگارا، امروز حق مرا از کسانی که به من ظلم کرده‌اند، باز ستان.

امام رضا به نقل از پدران بزرگوارش علیهم‌السلام می‌فرماید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دخترم فاطمه علیهاالسلام، روز قیامت در حالی که لباسهای خون‌آلود با اوست محشور می‌شود. و به یکی از پایه‌های عرش الهی دست می‌زند و عرض می‌کند:
«یا عدل، احکم بینی و بین قاتل ولدی.»
- ای عدل، میان من و قاتل پسرم حکم نما.
سپس رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: قسم به پروردگار کعبه که خداوند بر له دخترم حکم می‌کند. و خداوند- عزوجل- به غضب فاطمه غضب می‌کند و به خوشنودی او خشنود می‌گردد.

باز امام رضا علیه‌السلام به نقل از پدران بزرگوارش علیهم‌السلام می‌فرماید که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چون روز قیامت می‌شود، منادیی ندا می‌کند: ای گروه خلایق، چشمان خود را ببندید تا فاطمه، دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم عبور کند.

 

*فاطمه‌ی زهرا مصداق بارز ذی القربی

اسماعیل بن عبدالخالق می‌گوید: حضرت صادق علیه‌السلام به احول فرمود: آیا بصره رفته‌ای؟ گفت: بله. فرمود: اقبال مردم و پذیرش آنان نسبت به امر (ولایت)را چگونه دیدی؟ عرض کرد: به خدا قسم آنها کم هستند. گروهی از آنها وارد این امر شده‌اند، ولی تعداد آنان اندک است. حضرت فرمود:
«علیک بالاحداث، فانهم اسرع الی کل خیر.»
- بر تو باد بر نوجوانان، زیرا آنان سرعت و اقبال بیشتری به سوی خوبی‌ها دارند.
سپس فرمود: اهل بصره درباره این آیه‌ی شریفه چه می‌گویند:
(قل: لا اسئلکم علیه اجرا، الا الموده فی القربی)
- بگو (ای رسول ما): من از شما پاداش جز مودت و محبت به خویشاوندانم نمی‌خواهم.وی عرض کرد: فدایت گردم می‌گویند: این آیه درباره نزدیکان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت اوست، حضرت فرمود:
«انما نزلت فینا اهل البیت، فی الحسن والحسین و علی و فاطمه، اصحاب الکساء.»
- این آیه درباره‌ی ما اهل بیت نازل شده، درباره‌ی حسن و حسین و علی و فاطمه علیهم‌السلام که اصحاب کساء بودند.//ن

 

انتهای خبر/

فرم ارسال نظر